گهی شاد وگهی غمگین....گهی راحت تر از خوابی

گهی عاشق گهی مجنون...گهی فرزند مهتابی

گهی پروانه ای جانا....به دور شمع میگردی

گهی شمعی که میسوزی....گهی باران شبگردی

گهی در اوج شادی ها....به غم هایت تومیخندی

گهی دراوج دلتنگی...به زیر غم فنا گردی

ز این گه گه سرای ما...دراین غم ها و شادی ها

به آسانی نظر انداز...که چه زیباست مشکل ها

زمشکل تو فرا گیری...که شادی ها چه زیبایند

زشادیها تو میفهمی...که مشکل ها چو باز آیند

اگر عاقل شوی ای جان...چه پندها که میگیری

که زتلخی و شیرینی...زخوشحالی و دلگیری

زعاشق گشته ی لیلی...به زحمت دیده ی شیرین

گهی شادندگهی غمگین...گهی تلخند گهی شیرین

شاعر فرشاد جابری